Archive for سپتامبر, 2009
حضور سبز پوش ها در راهپیمایی روز قدس!
انکار نمی کنم. چون حضور جناح های سیاسی را در ایران پذیرفته ام. و چون وجود طرفدارانی برای هر گروه را به چشم دیده ام. پس انکار نمی کنم. امروز که رفته بودم کمک کنم قدس سربلند باقی بماند، دنبال جناح ها هم بودم. دنبال رادیکالهایی که تهدید کرده بودند و رادیکال هایی که تهدید نکرده بودند.
منتظر بودم تا سبز پوش های فوق رادیکال را هم ببینم. منتظر بودم تا حداقل تکانی و جنبشی، هر چند ضعیف و هر چند نا قابل، از آنان حس کنم. ولی حاشا و کلّا حتی از یک سبزپوش. (1)
با وجود گرمای شدید قم و خستگی خود و همراهان، منتظر ماندم تا نشانی از آنها بیابم. کسانی که مردانگی آنها را در دنیای حقیقی نیافته ام. و فقط قداره کشی های شبانه روزی شان را در سایتهایی مثل بالاترین دیده ام. منتظر بودم ولی چیزی ندیدم. باور کنید ندیدم. نه خروشی، نه جوششی، نه حضوری و نه حتی وجودی از آنها نیافتم.
بگذارید اعتراف کنم. از حق نگذریم. برخی از سبز پوش ها را دیدم. سبزهایی که جزو همین مردمند و هم آوا با همین مردم فریاد مرگ بر استکبار و مرگ بر اسرائیل و مرگ بر امریکا سر می دادند. سبزهایی غیر از سبزهای چند ماه قبل، و سبزپوش هایی با لباس های روشن حقیقت و نه سبز سیر سیاسی! نمونه ای از آن را ببینید:
* یک نمونه از سبزپوشان ضد استکبار جهانی:
* حضور سبزپوش های فداکار نیروی انتظامی با لباس های سبز روشن خدمت:
* سبز واقعی سیّدی:
تصاویری از حضور پرشکوه مردم قم در راهپیمایی روز قدس:
بیشتر بخوانید:
سبزهای قم در روز قدس خواب ماندند
————————
1. سبزپوش، از نظر بنده اصطلاحا برای کسانی به کار می رود که بدون منطق خاص و فقط از روی تعصّب و احساسات از جنبش سبز حمایت می کنند و برای رسیدن به اهدافشان ـ که از جمله ی آنها، براندازی ناظام و انجام کودتاست ـ حاضرند قانون و منطق و حتی وجدان را زیر پا بگذارند. نمونه های آشکار آن را در سایت بالاترین می توانید بیابید. پس به تعبیر من، هر کسی که به آقای موسوی رأی داده است، سبزپوش نیست!
سیمای قم، ماه قرآن و اکرام فراموش شده
چند روز پیش داشتم به کنترل تلویزیون ور می رفتم تا از بین 11 شبکه ای که می توان در شهر مقدس قم دید، یک شبکه را انتخاب کنم. به تصادف، برنامه ای از شبکه ی قم مرا مبهوت خود کرد، به گونه ای که هنوز از کج تدبیری مسؤولان این سیمای استانی در تعجّبم. سیمایی که به تازگی به شبکه های ماهواره ای هم پیوسته است.
بگذارید در ابتدای بحث، به یک بحث قرآنی و دینی گریزی بزنم:
قرآن کریم آنگاه که به بحث صدقه و انفاق به نیازمندان می پردازد، می فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالأذَى»/ اى كسانى كه ايمان آوردهايد، صدقههاى خود را با منّت و آزار، باطل مكنيد (1) و در ادامه در آیه ای دیگر، می فرماید: « إِن تُبْدُواْ الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَإِن تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاء فَهُوَ خَيْرٌ لُّكُمْ وَيُكَفِّرُ عَنكُم مِّن سَيِّئَاتِكُمْ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ »/ اگر صدقهها را آشكار كنيد، اين، كار خوبى است، و اگر آن را پنهان داريد و به مستمندان بدهيد، اين براى شما بهتر است؛ و بخشى از گناهانتان را مىزدايد، و خداوند به آنچه انجام مىدهيد آگاه است. (2).
در کلّ اسلام، بحث کرامت انسان ها و حفظ عزّت آنها را با انسان بودن آنها گره زده است و اختلاف جایگاه های اجتماعی و نژادی و فرهنگی و حتی دینی هم این کرامت را از بین نمی برد. (3)مگر در برخی موارد که خود قرآن هم به صراحت به آنها پرداخته است و گروهی را در عین کرامت انسانها، ذلیل و خوار دانسته است.
همیشه هم شنیده ایم که بزرگان دین ما و اهل بیت علیهم السلام طبق حکم قرآن، هر گاه می خواستند به نیازمندی کمک کنند، چنان رفتار می کردند که کرامت و آبروی او محفوظ بماند. این بزرگواران آن قدر به این مسأله اهمیت می دادند که بسیار می شد حتی حاضر نمی شدند روبروی نیازمند قرار بگیرند و از پشت در، به او کمک می کردند تا مبادا شرمسار شود. حتی به برخی از این نیازمندان سالها کمک می کردند و آنها نمی دانستند که این فرد بخشنده کیست که چنین دلباز و مهربان به آنها انفاق می کند.
بگذریم، متأسفانه در برنامه ی مذکور، که ظاهرا به تقلیدی ناشیانه از برنامه ی ماه عسل شبکه ی سه سیما ساخته شده است، نه تنها کرامت انسانهای نیازمند حفظ نشده است، که با گستاخی تمام، چهره ی آنها را برای بینندگان خیّر! قمی ـ و اخیرا تمام کسانی که گیرنده ی ماهواره دارند ـ نشان می دهند.
به راحتی! وارد خانه ای قدیمی و رنگ و رو رفته می شوند؛ از پله های تند آن پایین می روند، لوازم کهنه و پوسیده ی خانه را نشان می دهند، بعد با شفافیت، تمام اهل خانه را که جلو دوربین نشسته اند، نشان می دهند و با استفاده از جملاتی احساسی به مخاطب می فهمانند که اینها نیازمندانی هستند که دارند تلف می شوند! و چنان احساس مخاطب را طوفانی می کنند و اشکش را در می آورند که اگر دستش به دهانش برسد، تنها کاری که می کند گرفتن شماره روابط عمومی سیمای قم است و کمک به نیازمند بیچاره!!
حال باید از این مسؤولین محترم پرسید، که مگر معرفی کردن نیازمندان و بیان درد آنها، راه دیگری ندارد؟ آیا قیمت برطرف کردن نیاز آنها، که گاه بسیار شدید و اضطراری است، مساوی با ریختن همیشگی آبروی آنها در بین آشنایان و همسایگان است؟ آیا می ارزد که کودک و بزرگ این خانواده از فردا در مدرسه یا کوچه و خیابان چشم نما شود و مورد اشاره قرار بگیرد؟
آقایان یا خانم های مسؤول در سیمای قم، چه حجّت شرعی برای ریختن آبروی مؤمنان نیازمند دارند؟ مؤمنانی که طبق فرمایش امام معصوم، احترامشان از کعبه هم بالاتر است؟!
——————————————
1. بقره، 264
2. بقره، 271
3. «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً» / و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم و آنان را در خشكى و دريا [بر مركبها] برنشانديم و از چيزهاى پاكيزه به ايشان روزى داديم و آنها را بر بسيارى از آفريدههاى خود برترى آشكار داديم. اسراء،70
دیدگاههای اخیر